نمک نشناسی ایران ستیزان
مارکسیستها انسانهای عجیبی هستند البته منظورم تنها مارکسیتهای ایرانی است چرا که ممکن است و حتما مارکسیستهای خارجی و اللخصوص اروپایی که مردمشان قرنها زیر ظلم و ستم فئودالها نابود شده و رنج برده اند دلیلی برای مخالفت با سنتها و آداب باستانی دارند مانند اشرافیت و نجیب زادگی که آنرا تنها وسیله ای برای سرکوب توده ها میدانند اما در کشور مه چرا مارکسیستها با تاریخ و فرهنگ ایران مخصوصا تاریخ سرداران و نجیبزادگان و پادشاهان ایران باستان داشمن هستند من نمیدانم و درک نمیکنم. سرداران تاریخ ایران و پادشاهان ایران باستان سد راه اقوام مهجم و وحشی بوده اند که میخواسته اند مردح ایران را قتل عام و مردم را برده کنند همان گونه که هروقت ما حکومت نیروند مرکزی نداشته ایم مانند دوران کودکی شاپور دوم که اعراب آن زمان به مرز های ما حمله میکردند و یا در دوران پس از اسلام قبایل ترک به ایران سرازیر شدند و قرن ها مردم ایران را بیچاره کردند .
همین داریوش اگر نبود ایران هم نبود و اگر داریوش نبود حکومت های میان رودی ایران را به آستانه محو شدن میبردند . مسلما امثال داریوش و ادرشیر تمام هخامنشیان و ساسانیان بودند که ایران را از زیر یوغ و ستم محاجمان بیگانه نجات دادند . این اشکانیان بودند که اسکندیان را از ایران راندند و آزادی به به مردم ایران هدیه دادند .
شاید دلیل دشمنی مارکسیستها با مدافعان شرف و ناموس مردم ایران به این خاطر باشد که محافل مارکسیسی غربی و جهانی آنها را بپذیرند و آنها را مورد حمایت قرار دهند شاید هم تنها دلیلشان این است که آنها وابسته به کشور های بیگانه هستند و کشور های هامی آنها با ستون های فرهنگی مردم ایران مخالفند . شاید هم دلیل آن تنها انگیزه خود روشنفکر پنداری مارکسیتها است شاید هم تمام دلایل .
پاینده ایران